Saturday, November 5, 2011

خيز خامنه اي براي عزل احمدي نژاد, چرا؟


جنگ و جدال دروني بين خامنه اي و احمدي نژاد بالا گرفته و حالا ديگر بود و نبود نظام را در خطر انداخته است.  چرا كه خامنه اي بعد از اجلاس خبرگان وضعيت لرزاني پيدا كرده و بخصوص احمدي نژاد در هر بحث و گفتگويي 180درجه درجهت مخالفت با حرفهاي خامنه اي حرف ميزند.  بنابراين وليفقيه براي حفظ نظام ميخواهد دست به يك جراحي بزرگ بزند. در همين رابطه امكان حذف پست رياست جمهوري را مطرح كرده است و ميخواهد باچيدنِ دست نشاندگان خود در مجلس نهم و بعد انتخاب يك نخستوزير توسط پارلمانِ دست نشانده اش، اين تغيير را ايجاد كند و اوضاع را به نفع خود بچرخاند. غافل از اينكه در منطقه، مردمِ چهار كشور، با قيامهاي خود نظامهاي ديكتاتوري را سرنگون كرده و بسوي دمكراسي و آزادي گام برميدارند. همچنين مردم ليبي هرگز حمايت خامنهاي را از قذافي فراموش نخواهند كرد.
در حال حاضر جنگ و جدال در رأس نظام به نقطه اي رسيده است كه خامنه اي حتي تحمل پايان دوران رياست جمهوري احمدي نژاد را ندارد. زيرا كه احمدي نژاد تحت فرمان او نيست و با مطرح كردن مكتب ايراني و كوروش و اينكه امام زمان هست و ما نيازي به ولايت فقيه نداريم، خامنه اي را خشمگين كرده و بالاخره مجبور كرد بحث انحلال رياست جمهوري و انتخابات را علني كند. خامنه اي براي اولين بار در كرمانشاه در سخنراني خود گفت: «در شرايط فعلي، نظام سياسي کشور، رياستي است و رئيس جمهور با انتخاب مردم برگزيده ميشود....اما اگر احساس شود که نظام پارلماني براي انتخاب مسئولان قوة مجريه بهتر است، هيچ اشکالي در تغيير ساز و کار فعلي وجود ندارد.»
بدين وسيله معلوم شد كه هيچ ارزشي براي انتخابات و مردم و نظام جمهوري قائل نيست و بعد از 32سال نظام ولايت به اين نتيجه رسيده است كه براي پيشبرد سياستهاي قرون وسطايي خود در قرن بيست ويكم، بايد مردم و انتخابات و نظام جمهوري را كنار گذاشته و به نظام ديكتاتوري مطلق و يا همان  خلافت اسلامي برگردد. 
سوال اينجاست كه چرا خامنه اي مجبور به تغيير جمهوري اسلامي و جراحي نزديكترين گماشته خود شده است؟ 
روشن است كه خامنه اي با نزديك شدن به ايام انتخابات مجلس، از قيام مردم و آنچه كه در خرداد88 رخ داد بشدت ميترسد  و ميخواهد از چنين شكافي كه باعث اعتراضات مردمي شد، جلوگيري كند. و بارها و بارها ديدهايم كه خامنه اي از قيام مردم بعنوان فتنه و ضربه عظيم به نظام ياد ميكند.
اگر توجه كرده باشيد خامنه اي، در سخنرانيهاي ديگري كه در كرمانشاه انجام داد به بهار عرب اشاره كرد و ترس خود را برملا كرد و گفت: « اگر ما نتوانيم خودمان را جمع وجور كنيم،  همه چيز عليه ما خواهد  شد». 
البته براي اجراي اين طرح، موانعي بر سر راه دارد، از جمله بايد قانون اساسي را كه بر مبناي جمهوري نوشته شده، تغيير دهد. در همين رابطه رفسنجاني در يك موضعگيري، مخالفت خود را با اين موضوع مطرح كرده و گفت كه اين طرح در تضاد با جمهوريت نظام است. رفسنجاني پس از اين موضعگيري، مورد غضب باند غالب قرار گرفت و عكسهايش از ايستگاههاي مترو جمع آوري شد.
ولي رئيس مجلس، علي لاريجاني از طرح جايگزيني نخست وزيري بجاي رياست جمهوري حمايت كرد.  
فردي از باند خامنه اي بنام غرويان نيز اعلام كرد: كه احمدي نژاد آخرين رئيس جمهور نظام است كه مردم مستقيما انتخاب ميكنند و از سال1392 به بعد، شكل نظام سياسي ايران تغيير خواهد كرد.
احمدي نژاد نيز نسبت به حذف رياست جمهوري در نظام واكنش نشان داد و گفت: در قانون اساسي جايگاه و اختيارات همه مسئولان مشخص است. ضمن اينكه احمدي نژاد در سخنان ديگري گفت كه دشمنان خود را در عرض دوثانيه از ميان برخواهد داشت. البته احمدي نژاد اين روزها با هر حرفي كه خامنه اي زده است به نحوي مخالفت كرده. مثلاً خامنه اي از بيداري اسلامي در منطقه صحبت كرد، ولي احمدي نژاد به آن «بيداري انساني» ميگويد. 
سپاه پاسداران، بازوي نظامي خامنه اي نيز در يادداشتي در هفته نامه خود نوشت: « هدف تيم احمدی‌نژاد «بی‌ثبات سازی رهبری در نظام و بی‌اعتبارسازی ولايت فقيه» است. به همين دليل با كنترل و مانيتور كردن حركات و رفتار باند احمدي نژاد سعي در مهار آنها براي پيشبرد خط خامنه اي هستند. حاصل اين جنگ و جدالها به سمت بسته شدن فضاي سياسي كشورست. ولي حرف آخر را مردم با اعتراضات خود نسبت به اين طرح و هر گونه تغيير جهت بسوي ديكتاتوري، خواهند زد.

No comments:

Post a Comment